- پلا پتی
نوعی بازی بچه گانه
معنی پلا پتی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(لِ پَ)
لغت نامه دهخدا
لال و پتی. که زبان او گیرد. که بعض حروف از مخارج خود ادا کردن نتواند. و در تداول خانگی، که درزبان لکنتی دارد (کودک و غیره). رجوع به پتی شود
درکنار هم، غلت، پهلو به پهلو
چپ چپ نگاه کردن، درهم پیچیدن
بازی کودکان که نمایشی از میهمانی و گذران زندگی استوسایل
قاشق چوبی
از توابع بندپی بابل
کهنه هایی که برای جدا کردن باروت با ساچمه یا گلوله، وسیله
آبکی و رقیق
آدم قدکوتاه، نوعی پرنده ی کوچک و بی رنگ به اندازه ی چگاوک
برنج دم نکشیده
الکن، لال
جفت گیری مرغ و خروس
از توابع میان رود واقع در منطقه ی نور، از توابع دابوی جنوبی در بخش مرکزی آمل
دست و پا زدن، پرش و جهش ماهی
برنج پختن
ته دیگ پلو
بازی کودکان در پختن پلو
دانه ی پخته شده ی برنج، دانه ی پلو، واحد شمارش دانه های
برنج پخته شده ی بسیار چسبناک، بخشی از پلوی سرد چسبیده به
پرپر زدن از درد به هنگام جان دادن
از توابع دهستان بندپی بابل، از توابع دهستان دابوی جنوبی.، تپه ی محل رویش گیاه آقطی
کنار هم
پرش و جهش ماهی در هنگام جان کندن در خشکی
پلو پختن
پلویی که بچه ها به عنوان بازی بپزند، پلو پختن، برنج پختن
پختن نوعی برنج نذری
لخت و عور، ندار فقیر